در بیانیه پیشرو، گروه روژا ادعا می کند مسیر حمایت از آرمان فلسطین جز از طریق ضدیت با جمهوری اسلامی و ضدیت با محور کذایی مقاومت نخواهد گذشت
گروه روژا این بیانیه را ابتدا در اینستاگرام. خود به فارسی منتشر و سپس آن را به فرانسه ترجمه کرده است.
روژا یک کلکتیو مستقل، چپ و فمینیستیِ مستقر در پاریس است. این کلکتیو دیاسپورا متشکل از ملیتهای گوناگون و مردمان مختلف جغرافیای سیاسی ایران اند: کورد، لُر، هزاره، فارس… روژا به شکل حادث، پس از زنکشی ژینا (مهسا) امینی، و همزمان با خیزش ژن ژن ئازادی در سپتامبر 2022 متولد شد. جدا از جنبشهای اجتماعی در ایران و منطقه خاورمیانه، روژا همچنین در مبارزات لوکال در پاریس، همگام با جنبشهای انترناسیونالیستی، از جمله در حمایت از فلسطین، فعالیت میکند. نام «روژا» از چندین زبان الهام گرفته است: به اسپانیایی، روژا یعنی «قرمز»؛ در کُردی، روژ به معنای «روشنایی» و «روز» است؛ در مازنی، روجا به معنای «ستاره صبح» یا «ناهید» است که شب هنگام درخشانترین جرم آسمانی محسوب میشود.
برای رهایی فلسطین و مردمان خاورمیانه
صبح روز ۱۴ آوریل در تمام دنیا رادیو و تلویزیونی نبود که از حملهی بیسابقهی ج.ا. به اسرائیل دم نزند. پس از آنکه قدرتهای بزرگ جهان، دست در دست، گنبد امپریالیستی آهنین را برای حفاظت از اسرائیل مظلوم خیلی صلحطلب (!) برپا کردند، گروهی نیز در آرزوی ستاندن انتقام مردم فلسطین، جسارت ج.ا را ستودند و در تحسین این تنها قدرت منطقه که یکتنه حریف تمام امپریالیستهاست ورقها سیاه کردند.
خطاب این متن با فاشیستها نیست. نه آنانی که در چنگ و دندان نشاندادنهای متقابل ج.ا و اسرائیل، بی ذرهای شرم جانب دومی را گرفته و اینچنین در نشان دادن ماهیت فاشیستی خود گوی سبقت را از هم میربایند؛ و نه با کسانی که لباس مزدوری خوب برتنشان نشسته و نان از شستنِ خونِ بر زمینریختهی مبارزان در ایران میخوردند. این متن آن منطقی را نشانه میگیرد که مطابق آن «دشمن دشمن من دوست من است»؛ منطقی که بر پایهی آن پیچیدگی مناسبات بین ج.ا و اسرائیل به دعوای ابدی خیر و شر فرو کاسته میشود و هر که علیه شر مطلق اسرائیل باشد در جبههی خیر قرار میگیرد. ما باور داریم که حمایت از آرمان فلسطین جز از طریق ضدیت با ج.ا نخواهد گذشت: چراکه ج.ا نه دشمن اسرائیل بلکه دشمن مردمان ایران و خاورمیانه، و هر آن کسی است که باور دارد که رهایی مردمان کار دولتها نیست. حمایت از آرمان فلسطین یعنی مرزبندی با هر آنچه سلطهی اسرائیل بر سرزمینهای فلسطینی را تقویت میکند: ریختن آب به آسیاب اسرائیل همان کاری است که ج.ا از ابتدای پیدایش، به رغم تمام هارت و پورتهایش، عملاً انجام داده است.
۱. کسانی که در دفاع از ج.ا بر حق «دفاع از خود» انگشت میگذراند، در واقع به همان منطقی متوسل میشوند که اسرائیل برای ویران کردن غزه و نسلکشی به کار میبرد. اینان در چهارچوب همان نظمی میاندیشند که زندگی مردمان یک منطقه را به هیچ میانگارد. چه اهمیتی دارد که ج.ا. مطابق عرف روابط بینالملل در نظم دایر جهانی حق دارد از خود دفاع کند یا نکند اگر این دفاع نه تنها مردم ساکن در ایران بلکه مردم تمامی یک منطقه، از لبنان تا عراق را، بیش از دو هفته در وحشت جنگ فرو برد. بنا به کدام حق مردم فرودست منطقه باید بهای ترمیم غرور قدرتی را بپردازند که از ساعتها پیش از رسیدن موشکهایش به مقصد دشمنانش را از حملهی خود آگاه کرده بود؟
۲. جمهوری اسلامی و اسرائیل و حامیان غربیاش با اینکه رویکردهای متضادی دارند، اما در واقع هر دو چرخ دندههای سیستم جهانی واحدی هستند که هر لحظه خاورمیانه را به سمت انهدام کامل نزدیکتر میکند. برای کسانی که نقش ویرانگر ج.ا را در سرکوب خونین خیزش مردم سوریه برای رهایی از استبداد اسد کافی نمیبینند، لازم است بده و بستان پنهانی ج.ا را در جنگ ایران و عراق بازگو کرد؟ در میانهی جنگ خونین ایران و عراق، ج.ا از یک طرف شعار میداد که «راه قدس از کربلا میگذرد» و سودای فتح قدس و نابودی اسرائیل را در سرمیپروراند و همزمان برای پیروزی در جنگ از او اسلحه میخرید. طنز تلخی که به قیمت جانهای هزاران ایرانی و عراقی تمام شد … . بگذریم از اینکه ج.ا که هر گونه بده و بستان اقتصادی با اسرائیل را رد میکند، در عمل خطوط قرمز کمپین «بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» (BDS) را رعایت نمیکند.
۳. این البته به این معنی نیست که ج.ا همان قدرتی را دارد که اسرائیل پشت سر خود دارد، بلکه بحث بر سر روابط متقابل اما نامتقارن دو قدرتی است که نه تنها هر کجا پای سرکوب جنبشهای آزادیخواهانه در میان باشد، ماهیتاً یکسان عمل میکنند، بلکه به مدد وجود دیگری بر تضادهای درونی خود سرپوش گذاشته و دیگری را بهانهای برای سرکوب و کشتار میکنند. در واقع این وضعیت «نه جنگ نه صلح» است که ضامن بقای ج.ا و اسرائیل است.
۴. یکی دیگر از دلایلی که عدهای را از حملهی ج.ا به اسرائیل به وجد میآورد این است که یک دولت که خود در تنگنای تحریمهای امپریالیستی است یک تنه در برابر قدرقدرتهای جهان ایستاده و چه و چه. اینان به سادگی خود را به کوری و کری میزنند و نمیخواهند به روی خود بیاورند که در این بازی با آتش، در نهایت تنها چیزی که نصیب طبقات فرودست ایران شد، کاهش نرخ ارز در ایران، به زبان سادهتر باز هم فقیرتر شدن مردمان ایران بود. حقوق پایهی کارگران در جایی که همهی قیمتها با تغییر دلار جابجا میشود -به جز برای آنانی که به شیرهای نفت وصلند - به روزی تنها 3 دلار رسید. کسانی که به قدرت ج.ا در برابر قدرقدرتهای جهان مینازند، آیا هرگز چیزی از کولبرکشی و سوختبرکشی ج.ا شنیدهاند؟ آیا میدانند درست همان موقع که بمبهای ساخت ایران که حتی خراش به تن قصابان غزه نیانداخت پرتاب میشد، دهها بلوچ ایرانی در این منطقهی ستمدیده و به عمد فقیر نگاه داشته شده در سیل غرق میشدند؟
۵. ملموسترین دستاورد ج.ا. از این حمله را میتوان امروز در خیابانهای شهرهای بزرگ ایران دید. حملات کنترلشده و تبلیغاتی به اسرائیل در واقع فراهم آوردن بستر جنگی دیگر است که ج.ا. علیه زنان اعلام کرده. خیابانهای تهران و دیگر شهرها بیاغراق صحنهی یک جنگ دهشتناک است. جنگی که در آن بدنهای زنان آماج ضربات سخت باتوم و شوکر و … میشوند و روح شورشیشان به دست شکنجهگران ج.ا مچاله میشود … حکومتی که زنان* را دربند میخواهد، چگونه و با کدام منطق میتواند از کمک به رهایی مردم ستمدیدهی فلسطین و کشورهای دیگر منطقه سخن براند؟ سؤال اینجاست: آیا همان منطقی که حکم میکند که به حق با آپارتاید اسرائیل مبارزه کنیم، حکم نخواهد کرد که در برابر آپارتاید جنسی و جنسیتی جمهوری اسلامی نیز بایستیم؟
۶. اما حمله به اسرائیل دستاوردهای دیگری هم به همراه داشت: گذشته از به خطر انداختن جان یک کودک عربتبار، ج.ا توانست برای دست کم چند روز توجهِ بسیاری را در گوشه و کنار دنیا از روی غزه بردارد و همچون دستی نامرئی به کمک نتانیاهو بشتابد و سرکوب رفح را برایش آسان کند. آمریکا هم در پس زمینهی همین جنگ کذایی بار دیگر حق رأی فلسطین (به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان کشوری با حقوق کامل معادل سایر کشورها) را در سازمان ملل وتو کرد. به راستی که این طرفداران اسرائیل هستند که باید سپاسگزار ج.ا باشند.
۷. ج.ا. در طول تاریخ خود از مقابلهاش با اسرائیل بیش از هر چیز در جهت بقای خود و تحکیم قدرتش سود جسته است. از دستاوردهای ج.ا در طول مدت این مقابله باید از به حاشیه رفتن آرمان فلسطین در جامعهی ایرانی گفت. واقعیت این است که استفادهی ابزاری ج.ا از آرمان فلسطین باعث شده که مردمی که تا پیش از این حامی خلق فلسطین بودند، نسبت به آن به بیتفاوتی بگرایند و حتی بدتر از آن، علیه آن موضع بگیرند. این در حالی است که اسرائیل با حمایتهای آشکار و نهانی و مادی و معنوی که از جریانهای فاشیست سلطنتطلب میکند، این جریان را به عنوان تنها جایگزین ج. ا علم کرده. همان دوگانهای که با توسل به آن ج.ا سرکوب مبارزان حاضر در میدان نبرد را توجیه میکند.
۸. ج.ا. سرسختانه میکوشد با استفاده از رشد اسلامستیزی در اروپا و آمریکای شمالی- یعنی یکی از چهرههای نژادپرستی سیستماتیک در شمال جهانی- خود را در مقام مدافع حقوق مسلمانان در غرب جا بزند و برای خود اعتباری کسب کند. آنهایی که ج.ا. را سپری در برابر اسلاموفوبیای فاشیسم غربی میخوانند و به این عنوان برایش هورا میکشند باید به این پرسشها پاسخ دهند که چرا جامعهی سنی مذهب در پر جمعیتترین استان ایران، استان تهران، با حدود بیست میلیون جمعیت حتی یک مسجد سنی ندارد. چرا مردمان سنی مذهب ایران، بلوچها، کوردها و عربها در فقر و تنگدستی نگاه داشته شدهاند و جانشان کمبهاترین جانها در ایران است؟ و چرا مهاجرین افغان و به ویژه هزارهها از ابتداییترین حقوق محرومند و هر روز بیش از پیش استثمار و تحقیر میشوند؟ باید از آنها پرسید که حکومتی که تریبونهای رسمی و غیررسمیاش مرکز انتشار ایدههای یهودستیزانه است، چگونه میتواند با نژادپرستی مبارزه کند؟
ما اعضاء روژا معتقدیم که ج.ا. نه تنها رژیم آپارتاید را تضعیف نمیکند بلکه یکی از اجزاء سیستمی است که بقای آن را تضمین میکند: راه رهایی مردمان منطقه از مبارزهی تؤامان با رژیم آپارتاید اسرائیل، حامیانش و دولتهایی چون ج.ا. میگذرد.